بخشی از یادداشت ترانه وفایی مترجم اثر در ابتدای کتاب:
کافکا، کافکای خالق گرگوار سامسا در کتاب مسخ، که همواره مسخم کرده. وعروسک، که عنصری جدی در «زندگیِ کردن »های کودکیم به شمار می رفت. عروسک های من یک اجتماع داشتند با تمام اجزای آن. بازی با عروسک ها امری جدی در زندگی من ب هشمار می رفت. آن ها خیلی جدی و کوشا، جهان بینی مرا شکل می دادند! یکی و دو تا هم نبودند!
روزگاری دیگر شد و من، در سفری، کتابی دیدم مختصر و مصور که همهی این افراد در آن جمع شده بودند. عنوانش: کافکا، دورا، دختر کوچولو و عروسکش. همان داستان. نامههای کافکا. اما به قلم دیدیه لویه و تصاویر تیزیانا رومانین. به آن ها ملحق شدم و پس از گذشت چند سال، این کتاب را ترجمه کردم تا شما را هم به طرف آن جمع بکشانم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.